۳۲٫ ضرورت وجود نظم در جهان واحد مقدمه در مقاله پیشین یکی از اشکالات هیوم تشریح شد. بر اساس این اشکال نظم در جهان موجود موردتردید واقع شد زیرا امکان دسترسی برای جهانهای دیگر برای ما وجود ندارد به همین روی نمیتوانیم به منظم بودن این جهان تصدیق نماییم. کشف نظم در مصنوع واحد فرض کنید برای اولین با یک گوشی لمسی به شما میدهند. انگشت خود را روی صفحه آن قرار میدهید و متوجه میشوید بدون فشردن هیچ دکمهای و تنها با لمسی کوتاه از شما فرمان میپذیرد آیا در اینجا هرچند تابهحال هیچ گوشی لمسی دیگری را «تجربه» نکردهاید حیرتزده نمیشوید و به وجود نظم در آن اعتراف نمیکنید؟ حال باهم به سالها قبل سفر میکنیم فرض کنید برای اولین بار با ساخته دست یک نجار مواجه میشوید پاهای شما آسیبدیده است و توان نشست و برخاست ندارید همسایه نجار شما باقدرت ابداع خودش تخته چوبی را بر روی چهارپایه چوبی دیگر سوار کرده و آنها را با چسب و میخ به هم متصل نموده است شما با دیدن این صندلی یا چهارپایه و نشستن روی آن و احساس خوشایندی که در خود مییابید هرچند تابهحال صندلی ندیدهاید و نشستن بر روی چنین چیزی برای شما سابقه نداشته است؛ آیا ساخته دست او را تمجید نمیکنید و آن را امری هوشمندانه و منظم توصیف نمیکنید؟ به نظر میرسد پاسخ مثبت است و تصدیق به وجود نظم نیازی به تجربه صندلیهای مکرر ندارد. هوشمندانه و منظم بودن مصنوعات برخلاف دیدگاه هیوم نیازی به «تجربه مکرر» ندارد بلکه به «استفاده از عقل» نیازمند است. آنچه در موارد فوق شمارا به تصدیق نظم میرساند همین عقل است زیرا شما با لحاظ خود همان صندلی و بدون تجربه صندلیهای دیگر تناسب خاصی را بین اجزای آن مشاهده میکنید که به حکم عقل نمیتواند بدون ناظم و عاملی هوشمند ایجادشده باشد. برای مثال میبینید که این صندلی از دو بخش چوب و پایه تشکیلشده است و پایهها از طریق «میخ» و «چسب» به آن چوب متصل شدهاند و مجموعه این اجزا هدفی خاصی را که نشستن شما باشد تأمین میکنند. این یعنی ملاحظه مجموعهای از اجزای مرتبط در کنار یکدیگر که هدف خاصی را تأمین میکنند و چنین چیزی همان «نظم» است که بدون مشاهده صندلیهای دیگر به وجود آن تصدیق شده است. بهعبارتدیگر شما در مجموعه اجزای این صندلی «گزینش» را ملاحظه میکنید و این امر شمارا «وجود نظم» منتقل میکند اینکه سازنده مثلاً بهجای یک جسم انعطافپذیر مثل پارچه «چوب» را گزینش کرده یا برای اتصال اجزا بهجای آب «چسب و میخ» را گزینش نموده است و … همه نشانگر وجود نظم در این شیء واحد است حتی اگر هیچ مشابه دیگری از آن را تا آخر عمر ملاحظه نکنیم. نتیجه تصدیق به وجود نظم بهجای تجربه مکرر نیازمند به استفاده از عقل است و عقل هنگام مواجه با یک مصنوع با ارائه استدلال ذیل بهصورت منطقی به وجود نظم تصدیق میکند حتی اگر امر مشابهی را هرگز مشاهده نکرده باشد: صغرا: این مصنوع محصول «گزینش» است و هدف خاصی را تأمین می کندو کبرا: هر آنچه اینچنین است منظم است. نتیجه: این مصنوع منظم است.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
لطفا پاسخ را به عدد انگلیسی وارد کنید:
جهت نشر معارف اعتقادی اسلام، هر گونه کپی برداری بلامانع می باشد گروه دینی اعتقادی مُهتَد