رویارویی امام حسین علیهالسلام با عبیدالله حر جعفی قبل از واقعه کربلا معروف است. امام از او دعوت به حضور در میان کربلاییان کرد تا گناهانش بخشوده شود و پاک و پاکیزه گردد اما او بهجای نثار جانش اسب خود را به امام پیشکش کرد و موجب رنجش حضرت شد. امام به او فرمود: «ما را به تو اسب تو نیازی نیست»! و بعد آیه ۵۱ سوره کهف را قرائت کرد: «ما كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُداً؛ من گمراهکنندگان را يار و مددكار خود نگرفتهام».
توجه به واژه «عضد» در آیه شریفهای که امام حسین برای عبیدالله قرائت کردند بسیار مهم است. عضد در لغت به معنای «بازو» است. بازو کنایه از قدرت و توان افراد است. زورداران و توانمندان در جسم، بازوان قوی و ستبر دارند و از این طریق در رتق و فتق امور قدرت بیشتری از سایر افراد پیدا میکنند. اینکه امام میفرماید «گمراهکنندگان را بهعنوان بازو نمیگیرم» به ما میفهماند: اولاً یاری دین خدا نیازمند به بازوان توانمند و افرادی قدرتمند است و نباید یاری دین را به خدا و اولیای او سپرد و از این مسئولیت شانه خالی کرد؛ ثانیاً گمراهکنندگان ـ که دیگران را مانند خود به دایره گمراهی فرومیبرند ـ شایستگی این مقام را ندارند پس باید برای یاری دین خدا دست از گمراهگری برداشت و به هدایتگری پرداخت و ثالثاً گمراهی نیز مانع از بازو بودن برای دین است؛ زیرا گمراه هرچند گمراهگر نباشد اما «هدایتگر» نیز نتواند بود، درحالیکه برای یاری دین خدا و بازوی دین شدن، اهل هدایت بودن و بیرونروی از دایره ظلمانی گمراهی شرط اول است.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
لطفا پاسخ را به عدد انگلیسی وارد کنید:
جهت نشر معارف اعتقادی اسلام، هر گونه کپی برداری بلامانع می باشد گروه دینی اعتقادی مُهتَد