در روایت دیگری آمده است: «مردي نزد فرزند عمر آمد و گفت من به کعبه سوگند ياد میکنم. فرزند عمر گفت: به خداي کعبه سوگند بخور، زيرا عمر به پدر خود قسم یادکرد، پيامبر فرمود: به پدرت سوگند مخور؛ زيرا هر کس به غير خدا سوگند ياد کند، براي خدا شريک قرار داده است».[۱] این روایت نیز قابلقبول نیست زیرا اگر سوگند به غیر خدا شرک است پس چگونه قرآن مکرر بر غیر خدا قسم خورده است؟! چگونه پیامبر و اصحاب حضرت به شهادت روایات و تاریخ بدون دغدغه به غیر خدا قسم میخوردهاند؟! این موارد ـ که در بخشهای قبل بهتفصیل بیان شدند ـ نشان میدهند که این روایت یا باید کنار گذاشته شود و یا باید بهگونهای توجیه گردد تا با قرآن و سایر روایات قابلجمع باشد. در بخشهای بعد راههای توجیه آن را بیان میکنیم.
[۱] السنن الکبري، ج ۱، ص ۲۹٫ نقل از صحيح مسلم و سنن نسائي، ج ۷، ص ۷۷٫
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
لطفا پاسخ را به عدد انگلیسی وارد کنید:
جهت نشر معارف اعتقادی اسلام، هر گونه کپی برداری بلامانع می باشد گروه دینی اعتقادی مُهتَد