۵۶٫ واجبالوجود موجودی بینیاز مقدمه در مقاله قبل گذشت که نتیجه برهان امکان و وجوب اثبات «وجوب واجبالوجود» است نه اثبات «صفات واجبالوجود» و اینکه اگر کسی از این برهان توقع اثبات صفات را داشته باشد توقعی بیجا داشته است. اینک در این مقاله باید در همین نتیجه مذکور دقیقتر شویم تا دریابیم این برهان دقیقاً وجود چه موجودی را ثبات کرده است؟ واجبالوجود موجودی بینیاز موجودی مانند الف را فرض کنید که به موجود دیگری مانند ب نیازمند است نظیر نیازی که دانه گندم به خاک دارد آیا در این صورت میتوان الف را «واجبالوجود» محسوب نمود؟ پاسخ این سؤال کاملاً روشن است! هرگز وجوب وجود و نیازمندی در یک موجود جمع نمیشوند یعنی نمیشود موجودی درعینحال که واجبالوجود است و بودنش وابسته به هیچ شرطی نیست درعینحال نیازمند باشد و وابسته به برخی شرایط باشد! این امر دقیقاً به معنای اجتماع نقیضیم (وابستگی و عدم وابستگی به شرایط) است و هیچ عقل سلیمی نمیتواند آن را بپذیرد. بهعبارتدیگر نیاز داشتن به یک شیء دقیقاً به معنای وابستگی و مشروط بودن به آن است مثل مشروط بودن یک شاخه گل به آبوخاک و نور و … در این صورت هرگز نمیتوان چنین شیئی را «واجبالوجود» دانست زیرا گذشت که واجبالوجود هیچ وابستگی به شرایط ندارد بنابراین میتوان نتیجه گرفت که «واجبالوجود موجودی است که هیچ نیازمندی به غیر ندارد و وابسته به هیچ شرطی نیست.» نتیجه خلاصه این مقاله را میتوان در قالب یک قیاس منطقی بیان کرد: صغرا: اگر واجبالوجود نیازمند به چیزی باشد آنگاه وابسته و مشروط به آن خواهد شد. کبرا: اما واجبالوجود هیچ وابستگی و اشتراطی به غیر ندارد و الا ممکنالوجود میشود. نتیجه: واجبالوجود وابسته و مشروط به هیچ جیزی نیست.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
لطفا پاسخ را به عدد انگلیسی وارد کنید:
جهت نشر معارف اعتقادی اسلام، هر گونه کپی برداری بلامانع می باشد گروه دینی اعتقادی مُهتَد