۴۹٫ عدم امکان تسلسل (۲) مقدمه یکراه برای توجیه دنیایی مملو از ممکنالوجود بدون وجود واجبالوجود پذیرش تسلسل است؛ دنیایی که در آن هر معلولی از علتی وجود میگیرد که خود معلول دیگری است و هرگز علتی که هیچ معلولی نداشته باشد وجود ندارد. در مقاله قبل با استفاده از دو مثال دقیق ابطال تسلسل تبیین گردید؛ در این مقاله بهصورت فلسفیتر ابطال این مسئله دنبال میشود. ابطال تسلسل فرض کنید الف «معلولی است که علت هیچچیز نیست» و ب، ج، د، ه، و، ز و … «علت هادی هستند که خود معلول دیگری میباشند» و الله نیز «علتی است که معلول هیچچیزی نیست». حال اگر در کل دنیا دو موجود را فرض کنیم «الف» و «ب» آیا این امر ممکن است؟ پاسخ منفی است زیرا در اینجا با دو تناقض مواجه هستیم؛ تناقض اول در ناحیه ب است زیرا ب بدون علت موجود شده است (برای اینکه طبق فرض موجود سومی وجود ندارد) پس هم طبق فرض موجود است و هم به دلیل نبود علتش موجود نیست و این تناقض است؛ تناقض دوم در ناحیه الف است زیرا موجود فرض شده درحالیکه باید معدوم باشد چراکه با توضیحی که دادیم معلوم شد که علتش (ب) معدوم است. چگونه میتوانیم از شر این دو تناقض خلاص شویم؟ ممکن است تصور شود که میتوان برای ب علتی تصور کرد و مشکل را حل نمود یعنی بگوییم در جهان خارج سه موجود داریم الف، ب و ج. اما اگر اندکی دقت کنیم مشکل حلنشده است بلکه بیشتر شده است زیرا طبق فرض ج نیز خود نیاز به علت دارد و بدون علت معدوم است درحالیکه موجود فرض شده بنابراین در اینجا به سه تناقض مواجه هستیم! طبیعی است اگر چهار موجود فرض کنیم (الف، ب، ج، د) چهار تناقض شکل میگیرد و اگر پنج موجود فرض کنیم (الف، ب، ج، د، ه) پنج تناقض شکل میگیرد و همینطور. حال آیا میتوان با فرض بینهایت موجودی که علتاند و درعینحال معلول دیگری هستند مشکل را حل نمود؟ (یعنی فرض کنیم الف، ب، ج، د، ه، ز و … تا بینهایت پیش میروند بدون اینکه به الله ختم شوند) پاسخ روشن است در این فرض ـ که همان فرض تسلسل است ـ با بینهایت تناقض مواجه هستیم و مشکل را هرگز حل نکردهایم. بنابراین تنها راه بیرون روفتن از این تناقضات بینهایت این است که در انتهای سلسله موجودات ممکن موجودی «واجبالوجود» یعنی همان «الله جلجلاله» را تصور کنیم که هیچ معلولیتی در او راه ندارد و ازهرجهت غیر وابسته به دیگری است و علتی نمیخواهد. بنابراین با ابطال تسلسل وجود واجبالوجود نیز اثبات میشود. نتیجه میتوان خلاصه این مقاله را اینگونه بیان نمود: صغرا: اگر موجودات عالم روابط علی و معلولی داشته باشند بدون اینکه درنهایت به «الله تعالی» ختم شوند آنگاه بینهایت تناقض رخ خواهد دارد. کبرا: لکن تناقضی در خارج امکان وقوع ندارد. نتیجه: بنابراین موجودات عالم به «الله تعالی» ختم میشوند.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
لطفا پاسخ را به عدد انگلیسی وارد کنید:
جهت نشر معارف اعتقادی اسلام، هر گونه کپی برداری بلامانع می باشد گروه دینی اعتقادی مُهتَد